یادداشت سردار قاسم سلیمانی پای آن کتاب چه بود؟

8:02 - 13 مهر 1394
کد خبر: ۸۳۸۵۴
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
خبرگزاری میزان - نویسنده کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» گفت : از نظر من هر فردی که در دوران هشت سال دفاع مقدس به جبهه رفته است خاطراتش می تواند یک کتاب خوب بشود.
رحیم مخدومی، نویسنده کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» در در خصوص این کتاب  گفت: موضوع این کتاب به خاطرات فرماندهان تخریب‌چی یگان‌ها و لشگرهای دوران هشت سال دفاع مقدس مربوط می‌شود، همچنین یکی از ویژگی‌های کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» ثبت خاطرات 30 فرمانده دفاع مقدس است.
 
وی در ادامه بیان کرد : این کتاب در نوع خود یک گونه جدید در حوزه ادبیات دفاع مقدس است‌ و کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» در حقیقت در زمره کتاب‌های مستندنگاری است و از جمله ویژگی‌های آن می‌توان به این اشاره کرد که اولین کتابی است که برای نخستین‌بار به رسته‌ تخصصی در دوران دفاع مقدس مانند یگان تخریب می‌پردازد. علاوه بر این این کتاب از تجمیع خاطرات 30 پیشکسوت تخریب‌چی دوران دفاع مقدس از استان‌های مختلف است که اگر بخواهیم خاطرات هر یک از آنها را به نگارش درآوریم خودش یک کتاب خواهد شد.

مخدومی ادامه داد: اگر اشتباه نکنم این کتاب به چاپ چهارم خود رسیده است و این نشان دهنده این است که مردم علاقه مند هستند تا خاطرات و داستان های دوران دفاع مقدس را بشنوند و از نظر هر فردی که در دوران هشت سال دفاع مقدس به جبهه رفته است خاطراتش می تواند یک کتاب خوب بشود.
 
وی یادآور شد: جمع‌آوری خاطرات کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» از سال 91 تا 92 به طول انجامید و یک تیم مصاحبه‌گر حرفه‌ای با حضور در محفل یا خانه فرماندهان و پیشکسوتان تخریب‌چی دوران دفاع مقدس حاضر شدند. این کتاب در سال 93 برای آخرین‌بار توسط دکتر مومنی‌راد و نور صالحی که خودشان از عناصر تخریب‌چی دوران دفاع مقدس هستند‌ ویرایش شد.
 
وی با بیان اینکه کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» دربردارنده 850 صفحه  و 250 عکس رنگی است، خاطر نشان کرد : عکس‌هایی که در این کتاب استفاده خواهد شد، در لابه‌لای هر فصل و در حین معرفی و بیان خاطرات یک فرمانده تخریب‌چی استفاده خواهد شد.

کتاب «فرماندهان ورود ممنوع» از نشر «یاران شاهد» و «مجمع پیشکسوتان تخریب» منتشر شده است که افراد سرشناس لشکری و کشوری نیز برای آن یادداشت و مقدمه‌ای داشته‌اند که در ذیل یادداشت سردار قاسم سلیمانی بر این کتاب را می‌خوانید:


این کتاب رایحه‌ای است از بوستان معطر مردان مردی که بارها بر مسیر به انحراف رفته بشریت طریق جدیدی گشودند و خطی سرخ و ماندگار را برای گم نشدن‌ها و نیفتادن در انحراف‌ها نشانه‌گذاری کردند.

 

در این کتاب که با همت مردان لمس کننده آن بوستان و استشمام کننده آن رایحه‌ها به تحریر در آمده است،‌ ذره نوشته‌ای است از حقیقت آن دنیای نادیه در نیمه‌های تاریک شب، آفریده‌ای که ملائکه الله با دیدن عظمتش سر بر سجده خاک نهادند و فریاد تبارک‌الله احسن الخالقین سر دادند.

سرگذشت مردان پاره پاره و تکه‌های بر زمین فرش شده برای عبور جندالله در حمایت از حزب‌الله، غنچه‌های آویزان بر بلندای سیم خاردارها

سرگذشت بی دست و پاها، سرگذشت چشم‌های بر خاک افتاده 

کلمه تخریب شاید برای آنچه می‌بایست در وصف آن جوانان و مردان با عظمت نقل کرد عبارت جامعی نباشد، وقتی نوبت به توصیف این مجموعه استشهادی فداکار می‌رسد فکر و قلم از یافتن کلمه‌‌ای که قادر به ترسیم آن حقیقت باشد عاجز می‌ماند.

واژه تخریب و نام بچه‌های تخریب برای آشنایان جنگ ترسیمی است از نیمه‌های تاریک شب انسان‌های شلاق زده بر ترس و دلهره، لب‌هایی که در زیر نور کم فروغ ماه در درون هزاران تله مرگ مشغول ذکر خداست، دست و پاهایی که برای بر زمین افتادن بی‌تابی می‌کنند، چشمان زیبایی که با دقت می‌نگرند و می‌جویند و برای حفظ دیدگان دیگری بر زمین می‌افتند.

همه اینها حوادث بی‌فریادی است که صدای آخ آن را هم، دشمن در چند قدمی نمی‌شنود، معبری که با سرخی خون، ترسیم عبور می‌کند و با ابدان بر زمین افتاده نشان گذاری می‌شود، تخریب یعنی نافله‌های پشت تله‌های مرگ، سجده‌های شکر پس از بازگشت، نه برای زنده ماندن بلکه برای توفیق حیات بخشیدن، تخریب یعنی ختم داوطلبانه زندگی خود برای حیات دیگران، تخریب یعنی قرائت کمیل و عاشورا که با جان خوانده می‌شد و کمتر عارفی چنین حضور حقیقی را به خود دیده است.

تخریب قدم زدن در نزدیک‌ترین سرزمین به خدا،‌مردانی که علی و فاطمه علیهم السلام و اولاد مطهرشان به دیدنشان آمدند، سرهای بر زانو گرفته ائمه، تخریب یعنی خنده کشته شده بر لبان فتح شده، مردی در انتهای معبر، مردان خفته بر طریق مرگ برای عبور بهشتیان به صراط نور

چه بگویم؟! قلم از ترسیم عاجز، زبان از بیان قاصر و قلب از یاد آن غیر طاهر

تخریب یعنی جعفرزاده، اقبالی، طالبی، انجم شعاع، باقری، حسینی، اخلاصی و ...

یادگارانی که نامشان قلبم را می‌فشارد و یادشان ذکر روزانه‌ام است. اسماء حسنایی که خداوند به خلقتشان مباهات می‌کند.

آفرین و رحمت خداوند بر قلم و قدمی که آنها را نه برای خود آنها، بلکه برای این نسل تشنه بشناساند و بنمایاند.

قاسم سلیمانی





ناشناس
|
-
|
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۳
0
0
دمش گرم
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *