کج روایت‌ها؛ بزرگترین تهدید نظام اسلامی/ خیز جریان غرب‌گرا برای مفهوم‌سازی علیه نیرو‌های انقلاب/ نیازمند بسط فضیلت گفتمان مقاومت هستیم/ انتخابات تا چه حد از توانمندی زبانی متأثر است؟

11:41 - 31 فروردين 1400
کد خبر: ۷۱۸۳۲۰
عضو هیئت علمی گروه «فرهنگ پژوهی» پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی معتقد است مفهوم سازی صرفاً یک مسئلۀ فرهنگی نیست. سرنوشت عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی مانند انتخابات به توانمندی‌های زبانی بر می‌گردد. نسبتی که مردم با مفاهیم زبانی برقرار می‌کنند حتی از خود واقعیت‌ها اهمیت بیشتری دارد.
- علی پژوهش - پسوند اسلامی در پس واژۀ جمهوری و انقلاب حاکی از ماهیت دینی نهضت اسلامی است که بیش از جهار دهۀ پیش و به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید. اندیشۀ اسلامی برای تمام شعائر زندگی انسان‌ها برنامۀ عملیاتی و مشخص دارد، برای مثال به طور قطع اعتقاد داریم که اگر از نظر دفاعی یا سیاسی جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با کشور‌های دیگر منفعل نبود، دلیل آن ارائه یک گفتمان منحصر به فرد و تقلید نشده از قدرت‌های دیگر بود، پایۀ پارادایم قدرت دفاعی و سیاسی انقلاب اسلامی بر پایۀ اصالت هویت اسلامی، ایرانی شکل گرفت که الگویی منحصر به فرد در جهان است، اساساً می‌توان ادعا کرد که ورود نهضت اسلامی ایران به دهۀ پنجم حیات خود به دلیل طرح پارادایمی جدید در فضای بین الملل بود که برای قدرت‌های بین المللی ناشناخته به نظر می‌رسید به همین جهت علیرغم تمام تلاش‌های خود، نتوانستند ساخت سیستمی آن را متلاشی کنند.

سیاست، اجتماع، فرهنگ، رسانه و امنیت ارکان قدرت نوین در جهان هستند که اسلام برای تحقق مدل مطلوب هریک از آن‌ها برنامه‌ای مدون دارد، عملیاتی شدن مفاهیمی دینی در هریک از این عرصه‌ها می‌تواند مشکلات آن حوزه را مرتفع سازد. نقش رسانه‌ها یکی از اساسی‌ترین پایه‌های قدرت در جوامع امروز بشری است که در رهبر معظم انقلاب نیز مغفول نمانده است.

رسانه‌ها با مفهوم سازی تلاش می‌کنند که راهبرد‌های خود را در جوامع پیش ببرند، کارکرد مفاهیم در رسانه خلاصه کردن یک واقعۀ بزرگ در عبارتی کوتاه است، برای مثال مواسات یک مفهوم بزرگ است که رهبر معظم انقلاب با اتکاء به دانش خود و توانایی که در مصداق سازی دارند آن را در عبارتی کوتاه خلاصه کرده‌اند. ما با تدبر در زندگی ائمه معصومین (ع) نیز در خواهیم یافت که آن‌ها صرفاً یک زندگی تک بعدی نداشته‌اند، این بزرگواران در تمام شعائر اجتماعی بروز و ظهور داشتند، این که رسانه‌های مبتنی بر الگوی لیبرالیسم رسانه‌ای تلاش می‌کنند تا اسلام را یک دین تک ساحتی نشان دهند، بر گرفته از خوی مادی گرایانه آن‌ها است، در حالی که دین مبین اسلام برای عملی کردن هر مفهومی یک برنامۀ مشخص عملیاتی دارد.
 
به همین جهت در حاشیۀ نشست دویست و نود و هشتم جبهۀ انقلاب اسلامی در فضای مجازی و اندیشکدۀ فضای مجازی مرکز مطالعات ژرفا که با همکاری خبرگزاری‌های میزان، فارس، تسنیم، آنا، پایگاه خبری جهان نیوز، موسسه رسانه‌ای خبر فوری و دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه جامع امام حسین (ع) برگزار می‌شود، با مهدی جمشیدی عضو هیئت علمی گروه «فرهنگ پژوهی» پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی برگزار به گفت‌وگو نشستیم.

انقلاب اسلامی بر پایه گذارۀ «دیانت ما، عین سیاست ما است و سیاست ما، عین دیانت ما هست» شکل گرفت، بفرمائید تحقق این گذاره و جلوه گر شدن شعائر دینی در موقعیت‌های اجتماعی چطور محقق خواهد شد؟
رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) در تاریخ ۴ اسفند ۹۹، دیداری با اعضای مجلس خبرگان رهبری داشتند که در این دیدار برای نخستین بار از مفهوم عملیاتی کردن مفاهیم دینی در جامعه به طور مستقیم صحبت کردند، مفهومی که تبیین صحیح آن می‌تواند نقش به سزایی در بهبود وضعیت اجتماعی کشور داشته باشد. متاسفانه یکی از ضعف‌های نیرو‌های انقلابی عدم اهتمام ویژه به بسط گفتمان رهبر انقلاب در شعائر مختلف زندگی اجتماعی است. ایشان در یکی از سخنرانی‌های خود خطاب به نیرو‌های انقلابی فرمودند؛ «برخی تصور می‌کنند که صحبت‌های بنده فقط موعظه است! خیر، مقصود تحقق آن‌ها در جامعه است» (نقل به مضمون) واضح است که تحقق این مطالبه رهبری مستلزم گفتمان سازی پیرامون بیانات ایشان هست. نیرو‌های فرهنگی انقلاب باید صدای رهبر انقلاب را در جامعه طنین انداز کنند، اما ما از انجام این وظیفۀ خطیر غافل هستیم، دست کم به بخش‌های فرهنگی بیانات ایشان توجه ویژه نمی‌کنیم! برای مثال آنچه از سخنرانی ایشان در اسفندماه ۹۹ توسط رسانه‌ها برجسته شد، مربوط به مسائل سیاسی، مذاکرات بین‌المللی و برجام، به عنوان یک امر موقتی بود، اغلب رسانه‌ها به بخش‌های فرهنگی بیانات ایشان که ماندگار و اساسی است، توجهی نکردند! در حالی که وظیفۀ نیرو‌های فرهنگی انقلاب بسط گفتمان ایشان در این خصوص است.

مقصود رهبر معظم انقلاب از طرح گزارۀ «عملیاتی کردن مفاهیم دینی در موقعیت‌های اجتماعی» چیست؟
ایشان معتقدند که ما به ازای هر موقعیت اجتماعی جدید، می‌بایست مفاهیم جدیدی طراحی و تعریف شوند. این تعبیر رهبر انقلاب را می‌توان در تناظر با اندیشه‌های شهید مطهری (ره) دانست. شهید مطهری در کتاب آیندۀ انقلاب اسلامی اینطور می‌نویسند؛ «انقلاب در هر زمانی، نیازمند شعار‌هایی جدید برای تعالی است» (نقل به مضمون) معنای سخنان ایشان، بسیج تدریجی جامعه و هدایت آن به سوی مفاهیم ارزشمند انقلابی است، نیروی پیشران این حرکت، مفاهیم و آرمان‌هایی است که رهبر انقلاب در این خصوص مطرح کرده‌اند. ایشان معتقدند که جامعۀ اسلامی باید متناسب با موقعیت اجتماعی معاصر خود، یکی از مفاهیم ارزشمند اسلامی را که برای مواجهه با آن موضوع کارایی دارد، انتخاب و از آن مفهوم بهره‌گیری عملیاتی داشته باشد.

مثال عرض می‌کنم، رهبر معظم انقلاب در مستند لشگر زینبیون که اخیراً از رسانۀ ملی پخش شد، در ادامۀ صحبت‌های یکی از پدران شهدای مدافع حرف در خصوص عزیمت این شهید بزرگوار به جبهه‌های نبرد، آن‌هم در حالی که فقط ۴ روز از تاریخ عقد ایشان می‌گذشت، این‌طور نقل کردند؛ «ما پیش از این دربارۀ بزرگانی مانند حنظله قصیر الملائکه فقط شنیده بودیم که چنین شخصیت بزرگی در صدر اسلام زندگی کرده است»، اما شهدای عزیز انقلاب اسلامی این نقل تاریخی را عینیت بخشیدند.

وظیفۀ دولت و جامعۀ دینی صورت عینی بخشیدن به این مفاهیم است، به نظر می‌رسد راهکار تحقق این آرمان‌ها، استفاده از مفاهیم دینی متناسب با موقعیت اجتماعی معاصر آن‌ها باشد. رهبر انقلاب در همان نشست خبرگان رهبری در اسفندماه، چند مصداق عینی دربارۀ این موضوع مطرح کردند. یکی از نمونه‌های که مورد اشاره قرار گرفت، ماهیت انقلاب اسلامی بود. ایشان فرمودند؛ «اینکه امام خمینی (ره) بدون تکیه به هیچ حزب، گروه یا کودتای نیرو‌های مسلح رسمی یا حرکت مسلحانۀ غیر رسمی و فقط با استفاده از قدرت رسانۀ منبر، تجمعات مردمی، نوار کاست و اعلامیه بزرگترین انقلاب قرن را رهبری می‌کنند، نشئت گرفته از همین مبحث عملیاتی کردن مفاهیم دینی در موقعیت‌های اجتماعی است» (نقل به مضمون) ناملموس بودن این مسئله برای بخشی از بدنۀ روشنفکری جامعه سبب شده بود که آن‌ها وقوع انقلاب اسلامی را غیرممکن بدانند، آن‌ها معتقد بودند انقلاب اسلامی روایت نافرجام دیگری از داستان مشت و درفش است، امکان ندارد که رژیم سلطنتی صرفاً با استفاده از بیانیه، سخنرانی و تظاهرات خیابانی سقوط کند!

امام خمینی (ره) برای رهبری نهضت اسلامی از مفاهیم دینی استفاده کردند. شهید مطهری (ره) در کتاب «نهضت اسلامی» خود به خوبی این گذاره را شرح داده‌اند، وی در کتاب خود چنین می‌نویسد؛ امام توانستند مفاهیم دینی را در نهضت اسلامی مردم ایران احیا کنند. باید اذعان کرد که مرحوم شریعتی نیز در سطحی پایین‌تر در آثار خود این مسیر را ادامه داده بودند اگر در آثار ایشان دقت کنید، متوجه می‌شود که همۀ شخصیت‌هایی که مرحوم شریعتی در آثار خود به آن‌ها پرداخته‌اند، وجه غالب دینی داشتند، مانند اثر «فاطمه، فاطمه است» که در آن به تشریح شخصیت حضرت فاطمۀ زهرا (س) می‌پردازند.

شهید مطهری در یکی دیگر از آثار خود تعبیر حکیمانه‌ای از ماهیت انقلاب اسلامی دارند. ایشان می‌فرمایند؛ در حقیقت طنین صدای انقلاب اسلامی از اعماق تاریخ و در عاشورای شصت و یک هجری به گوش مردم ایران اسلامی رسید و آن‌ها به ندای عاشورا لبیک گفتند. این مسئله در دفاع مقدس بیش از فرآیند پیروزی انقلاب اسلامی قابل مشاهده بود. شهدای انقلاب با توسل به مفاهیم عاشورایی واژۀ شجاعت را معنا کردند. آیت‌الله جوادی آملی در این باره تعبیر دلنشینی دارند. ایشان می‌فرمایند؛ آنچه رزمندگان اسلام را در دفاع مقدس بیش از مفاهیم ملی برای پیروزی در مقابل دشمن به کار بردند، آموزه‌های عاشورایی بود (نقل به مضمون)، البته منکر وجود ارزش‌های دیگر نیستیم، اما وجه غالب انگیزه بخش به رزمندگان، مفاهیم دینی بر گرفته از نهضت عاشورا بود.
 
باید به این نکته توجه داشت که هیچ پدیدۀ اجتماعی خالص نیست، فقط درصد تأثیر عوامل مختلف بر آن متفاوت است، برای مثال در جریان انقلاب اسلامی، رژیم پهلوی مخالفین دیگری نیز داشت، اما یکی از دلایلی که می‌توان غلبۀ آموزه‌های اسلامی بر دیگر اندیشه‌ها را قطعی دانست، انتخاب قاطعانه مردم در دوازدهم فروردین ۵۸ و پذیریش حضرت امام(ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی است. البته برخی در حال طرح این شبهه در جامع هستند که انتخاب اسلام به دلیل نداشتن گزینۀ دیگر برای انتخاب است! معتقدم به هیچ وجه این گذاره صحیح نیست، چرا که بعد از انقلاب مشروطه ادبیات جدیدی در عرصۀ سیاسی و اجتماعی کشور متولد شد که حامیان خاص خود را نیز داشت، ولی نتوانست در طول دورۀ قاجار و پهلوی به گفتمان غالب بدل کند. شهید آوینی در همین خصوص می‌گفتند؛ ضعف روشنفکران در این است که دچار بیگانگی زبانی با جامعه هستند؛ بنابراین این گذاره صحیح نیست که مفهوم دیگری در دسترس مردم نبوده، حقیقت این است که مردم با روی باز به آموزه‌های اسلامی روی خوش نشان دادند.

حضرت امام خمینی (ره) در دفاع مقدس، هنرمندانه این مفاهیم را در جامعۀ اسلامی بسط دادند. رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) مدتی است که توصیه می‌کنند تا کنش‌گران عرصه‌های مختلف صحیفه حضرت امام را مطالعه کنند. جلد بیست و یک و بیست و دو صحیفۀ امام مملو از تبیین مفاهیم دینی در عرصۀ اجتماع است، طبع شاعری و تسلط حضرت امام به ادبیات پارسی سبب شد تا مردم سخنان ایشان را در قلب خود بپذیرند.

بنده معتقدم رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) خود نیز دارای این ویژگی منحصر به فرد هستند. برای مثال ایشان پس از حوادث انتخابات دورۀ دهم ریاست جمهوری از واژۀ فتنه استفاده کردند، در حالی که امکان روایت آن حوادث با مفاهیم دیگری نیز وجود داشت، اما رهبری از واژۀ فتنه برای طرح بحث خود استفاده کردند، در مقابل این واژۀ رهبر معظم انقلاب عبارت بصیرت را استفاده کردند. بر همین اساس باید ایشان را یک متفکر مفهوم ساز در تاریخ معاصر دانست که جامعه را بر مبنای مفاهیم صحیح هدایت می‌کنند. امروز مردم درک صحیحی از واژۀ فتنه دارند، پیش از این تصور ما از این عبارت، حوادث صدر اسلام بود، اما هوشمندی رهبر معظم انقلاب باعث شد که امروز وقتی از فتنه صحبت می‌کنیم صورت عینی و مؤلفه‌های آن برای مردم و خواص صورت عینی داشته باشد.

رهبر معظم انقلاب یک مفهوم ساز بی بدیل در تاریخ معاصر هستند، ایشان به راحتی این امکان را دارند که مفاهیم معاصر را متناظر با وقایع تاریخی در جامعه مطرح کنند. برای مثال رهبری در اواخر دهۀ هفتاد متوجه شدند که دال گفتمانی جامعه در حال تغییر از عدالت به رشد است، به همین دلیل مفاهیمی مانند عبرت‌های عاشورا، خواص و عوام را مطرح می‌کنند که برگرفته از عناصر گفتمانی دوران ولایت امیرالمونین علی (ع) است. رهبر انقلاب برای انتقال پیام خود از مصادیق استفاده می‌کنند، ایشان اعتقادی به تفصیل بیانات خود ندارند، چرا که مخاطب استقبال نمی‌کند، در وهلۀ بعد مردم ایران با این مفاهیم رشد پیدا کرده‌اند بنابراین به آن مصادیق روی خوش نشان می‌دهند و درک روشنی از آن‌ها دارند به همین جهت پس نمی‌زنند.

اندیشۀ فکری رهبری بسیار مفهوم پردازانه است. مثال واضح آن تعابیری هست که ایشان در خصوص برجام به کار برده‌اند. مفاهیمی مانند «حرف قطعی»، «ترسو‌ها حق ندارند که از عقلانیت صحبت کنند» یا اینکه «هیچ ایرانی با شرفی حاضر نیست سر مسائل ناموسی انقلاب معامله کند» و ... این‌ها در جامعه بسیار اثر گذار است، ایشان از نظر مفهوم پردازی و سلامت کلام جایگاه بی بدیلی دارند.

متاسفانه نیرو‌های انقلابی توجه جدی به این توانایی رهبر معظم انقلاب ندارند، اینکه ایشان چطور با استفاده از  یک مفهوم کلیت یک واقعه را تشریح می‌کنند. مسئلۀ بعدی این است که در سیرۀ عملی خود نیز از منش و عمل رهبری الگو برداری نمی‌کنیم. تعابیری مانند «جبهۀ انقلاب»، «جریان انقلاب»، «جوان مؤمن انقلابی» یا «سید شهیدان اهل قلم» برخی از مفاهیمی هستند که رهبر انقلاب در جامعه طرح کردند، اما نیرو‌های انقلاب تاکنون به اندازۀ کافی از آن بهره نبرده‌اند.

مفهوم سازی صرفاً یک مسئلۀ فرهنگی نیست. سرنوشت عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی مانند انتخابات به توانمندی‌های زبانی بر می‌گردد. نسبتی که مردم با مفاهیم زبانی برقرار می‌کنند حتی از خود واقعیت‌ها اهمیت بیشتری دارد. امروز نبرد خیر و شر، جنگ روایت‌ها است، واقعیت‌ها دیگر موضوع تقابل‌ها نیستند. مواقع زیادی ممکن است که جبهۀ مقابل با استفاده از روایت‌ها، واقعیت‌های مورد نظر خود را در اجتماع بسط دهد! زبان عنصر جدا نشدنی از روایت‌ها است، معانی نیز عنصر سازندۀ زبان‌ها هستند.

مواسات آخرین مفهومی بود که رهبر معظم انقلاب به طور ویژه به آن پرداختند. معنای این مفهوم این است که «بار بخشی از آلام و مصیبت‌های هم‌نوع خود را به دوش بکشیم». رهبر انقلاب هنگامی که دریافتند دولت توانمندی لازم برای رفع گره زندگی مردم را ندارد، این مفهوم را در جامعه مطرح کردند تا مردم خود بخشی از گره‌های زندگی هم‌نوعان خود را بگشایند. مصداق بارز مواسات، رزمایش کمک‌های مومنانه است که یکی از ابتکارات ایشان در دوران کرونا بود. ساخت این مفهوم نشأت گرفته از خلاقیت ایشان در راهبری جامعۀ اسلامی است.
 
البته این بخشی از این مفهوم در جامعه محقق شد، اما همان تحقق ناقص نیز مواهب زیادی برای مردم داشت، جامعه با توجه به اینکه ریشۀ دینی دارد، پس از طرح این مفهوم احساس کرد که باید با استفاده از بدنۀ اجتماعی خود از این بزنگاه عبور کند. نقطۀ مقابل مفهوم سازی موفق رهبر معظم انقلاب، طرح واژه‌هایی مانند دموکراسی، توسعه و جامعۀ مدنی توسط جریان غرب گرا در کشور است، اما چون قرابت معنایی با سرشت مردم ایران نداشتند با گذر زمان به دست فراموشی سپرده شدند. مفاهیم غربی ذاتاً اگر توسط حاکمیت حمایت نشوند به مرور زمان از بین می‌روند، اما مفاهیم دینی اینطور نیستند. خواست صریح رهبر معظم انقلاب از نیرو‌های انقلابی «اجتماعی سازی مفاهیم دینی است».
 
امروز عملیاتی کردن کدام مفهوم اجتماعی از ضرورت بیشتری در جامعه برخوردار است؟
رهبر معظم انقلاب در طی این سال‌ها بار‌ها از مفهوم مقاومت صحبت کرده‌اند، به زعم بنده عملیاتی کردن این مفهوم دینی در اجتماع از هر امر دیگری ضرورت بیشتری دارد. امام خامنه‌ای از سال نود و دو بار‌ها در خصوص مفهوم مقاومت صحبت کرده‌اند؛ چرا که ایشان احساس کردند، دولت و بخشی از مردم نسبت به ادامۀ ایستادگی مقابل زیاده‌خواهی طرف مقابل بی انگیزه هستند!

رهبر انقلاب در اسفندماه سال گذشته فرمودند؛ دشمن امروز در حال وسوسه جامعه است، پیشنهاداتی را برای درهم شکستن صبر ما مطرح می‌کند اگر بردباری ما از بین برود گام مضری را در راه بازگشت به عقب برداشته‌ایم بنابراین ما نیاز به بسط فضیلت مقاومت در جامعه ایرانی هستیم. متاسفانه برخی جامعه را وسوسه می‌کنند که باور‌های خود را تغییر دهند که نوعی اشتباه نابخشودنی است، شهید مطهری معتقد بودند؛ اصلاح همواره از مردم شروع می‌شود، اما فساد از خواص، حقیقتی که امکان انکار آن وجود ندارد.

یکی دیگر از کلید واژه‌های رهبری که اخیراً مطرح شد، این بود که «اگر جریان تحریف درهم شکسته شود، جریان تحریم نیز از بین خواهد رفت!»، اما چطور ممکن است؟! پاسخ این است که بزرگترین تهدیدات علیه نظام اسلامی بر پایۀ کج روایت‌ها شکل گرفتند که سبب انحراف درک اجتماع از مسئله‌ای خاص شده بودند بنابراین روایت درست، درک عمیقی از واقعیات به اجتماع خواهد داد که جریان تحریم و تحریف را در کنار هم مغلوب خواهد کرد.

معتقدم جریان غرب‌گرا در حال مفهوم سازی برای مواجهه با نیرو‌های انقلاب هستند، برای مثال یکی از نمایندگان سابق مجلس که یکی از اعضای شاخص این جریان هستند به تازگی از نیرو‌های انقلاب تحت عنوان «ناواقع گرایان» یاد کرده‌اند؛ ایشان عامل وضع کنونی کشور را نیرو‌های انقلابی می‌دانند! در حالی که دست کم در هشت سال اخیر ایشان و جریان حامی وی قدرت سیاسی کشور را در دست داشته‌اند. لازم است به این نکته اشاره کنم که واقع گرایی صرفاً ندیده گرفتن نقاط قوت جامعه نخواهد بود، طرفه رفتن از مواجهه با موانع واقع گرایی نیست! یافتن راه حل مناسب تعبیر حقیقی واژۀ واقع گرایی است اگر در مسائل مهم شاهد هستیم که تمام رسانه‌های طیف غرب گرا مطلب مشترکی را منتشر می‌کنند، ناشی از درک صحیحی است که نسبت به جنگ روایت‌ها دارند، برای مثال در انتخابات ضرورتاً کسی که برنامۀ مدون دارد، پیروز عرصۀ رقابت‌ها نخواهد بود، نقش روایت‌ها نیز در این مهم غیرقابل انکار است.

همانطور که پیشتر اشاره شد رهبر معظم انقلاب در مقابل واژۀ فتنه، مفهوم بصیرت را مطرح کردند. معنای این واژه این است که در هنگام غبارآلود شدن فضای جامعه، یک مسلمان شیعه امکان تشخیص حق از باطل را داشته باشد که نوعی جهد عقلی و نظری است. مجموعاً باید اذعان کرد که ایشان متناظر با هر کلیدواژۀ جریان تحریف یک مفهوم انقلابی را مطرح می‌کنند که در عقلی، ذهنی و متکی به قدرت شناختی است.

شهید مطهری معتقد بودند که امروز در «عصر نقاق» است و البته این خصلت منفی را یکی از وجوه تمایز انسان با حیوان می‌دانستند، به این معنا که انسان بر خلاف حیوان این قابلیت را دارد که «جو بفروشد، اما گندم نمایی کند» ایشان معتقد هستند که جهان غرب مصداق بارز جلوه‌گر شدن نفاق در جوامع انسانی هستند، آن‌ها با تکیه بر واژه‌هایی مانند دموکراسی، حقوق بشر و لیبرالیسم به کشور‌هایی مانند عراق، سوریه، لیبی و افغانستان یورش بردند، اما ارمغانی به جز ویرانی برای این کشور‌ها نداشتند! متاسفانه ما در کشوری مانند سوریه شهید دادیم، خارج از مرز‌های جهاد کردیم، اما امروز دشمنان همان کشور‌ها با استفاده از جنگ شناختی تلاش دارند که دست‌آورد‌های مردمی مقاومت را مصادره کنند، نیت نادرستی که پس از شکست در میدان عمل به دنبال تحقق آن در جنگ شناختی هستند.

معتقدم رهبری برای همین در حکم دوم خود به شورای عالی فضای مجازی از ضرورت بسط سواد رسانه‌ای در اجتماع‌ سخن گفتند، معنای سواد رسانه‌ای این است که در مواجهه با جنگ روایت‌ها منفعل عمل نکنیم، تکرار کنندۀ رفتار رسانه‌ای دشمن نباشیم، قدرت تمیز و تشخیص خود را افزایش دهیم اگر در گذشته اهمیت این مسئله کم بود، اما امروز با توجه به گسترش ضریب نفوذ رسانه و فضای مجازی این یک ضرورت است.

راهکار‌های شما برای عملیاتی کردن این مفاهیم چیست؟
برای مثال در خصوص مفهوم مقاومت مردم باید به این نتیجه برسند که مذاکره مسیر مطمئنی نیست، در آن صورت مقابل پیشنهادات دشمن مردد نخواهند شد، مقاومت باید پایۀ اصلی گفتمان ما باشد تا در صحنۀ زندگی اجتماعی ما عملیاتی شود. تشنگی گروهی برای مذاکره به هرقیمتی، آن‌هم بدون حفظ عزت نفس و خطوط قرمز حاکی از این است که گروهی از سواد سیاسی و امنیتی کافی برای مذاکره نیز برخوردار نیستند که بار‌ها به دشمن پیام ضعف و ناتوانی می‌فرستند، به همین جهت اگر سال‌های متمادی با ارسال پیام ضعف بخواهند با دشمن مذاکره کنند، نتیجۀ ملموسی نخواهند گرفت، چرا که دشمن از وادادگی آن‌ها برای ضربه‌های بیشتر استفاده خواهد کرد.

آن‌ها تلاش می‌کنند که مفهوم مقاومت از ادبیات سیاسی ایران اسلامی حذف شود
نباید از این نکته غافل شد که دشمن برای مواجهه با ما راهکار‌هایی را استفاده خواهد کرد. یکی از این روش‌ها وسوسه است، روش دیگر ایراد شبهه است، برای مثال مقاومت را درجا زدن تعبیر می‌کند. گذاره‌هایی مانند انسداد را مطرح می‌کند، مانند این که ایران اگر مذاکره نکند، امنیت مرزهایش به مخاطره خواهد افتاد، آن‌ها تلاش می‌کنند که مفهوم مقاومت از ادبیات سیاسی ایران اسلامی حذف شود، دوگانه‌هایی مانند «جنگ و صلح» را در فضای عمومی جامعه مطرح می‌کنند. یکی از راهکار‌های عملیاتی کردن مفاهیم دینی در عرصه‌های اجتماعی بسط نگاه بلند مدت است، این که مسئولین اجرایی حاضر باشند، ولو یک اقتصاد محقر ویترینی مانند کشور‌های خلیج فارس داشته باشند، اما مقاومت نکنند، راهبرد غلط و کوتاه مدتی است، آن‌ها به انرژی هسته‌ای نگاه استراتژیک و عمیق ندارند، صرفاً به دنبال راهکار آسان که فروش راحت نفت خام است، برای ادارۀ اقتصاد هستند!
 
پرسش مشخص ما این است، اگر مطابق پیش بینی‌ها پس از یک قرن ذخایر نفتی کشور به پایان رسید، چطور کشور باید استقلال سیاسی و اقتصادی خود را حفظ کند؟! امروز به دلیل ذخایر نفت و گاز قدرت چانه زنی داریم، اما اگر انرژی هسته‌ای و امثال آن را نابود کردید، چطور حضور خود را در فضای بین الملل حفظ کنیم؟! مشروط کردن جامعه به خارج از مرز‌ها کار درستی نیست.

مقاومت ریشه در پیشینۀ ارزشمند اسلامی ما دارد. هنگامی که حضرت علی (ع) ولایت مسلمین را بر عهده داشتند، برخی معتقد بودند ایشان باید با دشمن مذاکره کند، مقاومت را کنار بگذارند و مدارا کنند، اما حضرت امیر (ع) در این خصوص می‌فرمایند؛ من باطل را حتی برای یک روز به عنوان بازوی خود نخواهم پذیرفت (نقل به مضمون). مقاومت به معنای آماده شدن برای شرایط جنگی یا گرسنگی و فقر نیست، این گزاره که مقاومت یعنی چرخ سانتریفیوژ بچرخد، اما جرخ اقتصاد بایستد، یک مغلطۀ اشتباه است، به همین دلیل رهبری از جوانان انقلابی دعوت کردند که دربارۀ مقاومت نظریه پردازی و سیاست گذاری کنند تا فرآیند گفتمان سازی اتفاق بیافتد و جامعه به این نتیجه برسد که برای تحقق ارزش‌های بلند مدت خود نگاه خود را برپایۀ توانمندی‌های داخلی تنظیم کند. معتقدم هر جوان انقلابی به تأسی از رهبر انقلاب باید تلاش کند تا یک متفکر مفهوم پرداز باشد.

معتقدم مفهوم مقاومت و استقرار دولت جوان انقلابی دو راهبردی است که نیرو‌های انقلابی برای تحقق آن تلاش کنند، اما آیا برای مثال گفتمان فرهنگی انقلاب مبتنی بر انسداد، دیوار کشی در خیابان‌ها و برخورد‌های سلبی است؟! اگر ما خود تعریف درستی از گفتمان خود به جامعه ارائه ندهیم آن‌ها با گزاره‌هایی مانند «انحصار گرا»، «تندرو»، «ماجراجویان»، «اقتدارگرایان» و ... نیرو‌های انقلاب را برای اجتماع تعریف می‌کنند بنابراین لازمۀ تحقق دولت جوان انقلابی مفهوم سازی صحیح ارزش‌های انقلاب اسلامی است.
 
 

برچسب ها: رسانه انتخابات

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *