رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

کتاب از" سرگشتگی نقاشیخط تا گویشی بنام خطا‌شیک" منتشر شد

11:38 - 10 آذر 1397
کد خبر: ۴۷۱۹۰۹
دسته بندی: فرهنگی ، عمومی
کتاب "از سرگشتگی نقاشیخط تا گویشی بنام خطا‌شیک" حاصل تالیف‌ها و تجربه‌های عملی و نظری ۳۰ ساله اسماعیل رضایی در حوزه خطاشیک (نقاشیخط)، در ۲۰۴ صفحه به رشته تحریر درآمده و توسط نشر سهراب منتشر و به علاقمندان حوزه هنر‌های تجسمی تقدیم شده است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، نخستین کتاب تفسیر، توضیح و توصیف در حوزه نقاشیخط، با عنوان "از سرگشتگی نقاشیخط تا گویشی بنام خطاشیک" به نویسندگی اسماعیل رضایی از سوی انتشارات سهراب با هدف توصیف، توضیح و تفسیر مکتب خطاشیک (نقاشیخط)، منتشر شده است. برداشت معنای اولیه در میان عموم هنرمندان ایران ترکیب این دو فرایند نقاشی و خط تشکیل‌شده که آن را نقاشیخط نامیده اند. اما به سبب اصالت اصلی و فلسفه پیدایش خط و نقاشیخط، تعریف مکتب خطاشیک (نقاشیخط)، تاکنون مغموم مانده است.

اسماعیل رضایی نویسنده کتاب "از سرگشتگی نقاشیخط تا گویشی بنام خطا‌شیک" در گفت‌وگو با خبرنگار میزان عمیقاً ریشه مکتب خطاشیک (نقاشیخط) را در انتزاع و تجرید دانست و گفت: بر این اساس تعریف خط و خطاشیک (نقاشیخط) بسیار پیچیده می‌نماید. بیان تصویری، پتانسیل و انرژی حروف الفبا در دوره‌های هنری گذشته ایران و در اغلب فرهنگ‌ها مدنظر هنرمندان و هنردوستان خط بوده و در هر دوره بنا به اقتضای زمان و هدف هنرمندان دستخوش تغییر بوده است.

کتاب از

رضایی در ادامه افزود: در قرن اخیر در ایران استفاده حروف در آثار با ماهیت جدیدی بنام نقاشیخط شکل گرفته که هرکدام در راستای اهداف هنرمندان به جهتی، مختص و وام‌دار مکتبی است. لیکن تاکنون سرایت این مکتب نقاشیخط، در ایجاد و تعریف صحیح نوظهوری بنام مکتب خطاشیک (نقاشیخط)، در دسترس نبوده و به‌صورت علمی موردبررسی و ارزیابی قرار نگرفته است. تعریف‌های مختلفی در جامعه امروزی از مکتب خطاشیک (نقاشیخط)، منتشر می‌گردد. هرکدام در جایگاه خود می‌تواند مفهومی از یک نوع مکتب باشد، اما تعریف‌های منتشر شده تا کنون منحصراً نتوانسته است، در باب و تفسیر، توضیح و توصیف مکتب خطاشیک (نقاشیخط)، قرار گیرد.

این خطاط ادامه داد: به دلیل نبودن منابعی معتبر در برقراری نظامی متحد در جهت کاربرد و اصول و قواعد مکتب خطاشیک (نقاشیخط)، در ایران، پس از ظهور و پیدایش آن عده‌ای نسبت به پیدایش آن واکنش نشان دادند. اما حقیقت این مکتب چیزی دیگر است. مکتب خطاشیک (نقاشیخط)، یک بیان تجسمی بسیار بالا دارد و از بضاعت و قابلیت‌های قابل‌توجهی برخوردار است. زبان خطاشیک (نقاشیخط)، با داشتن ویژگی‌های ایرانی و خارجی و با تکیه‌بر مبانی هنر‌های تجسمی و تأثیرپذیری از مکاتب مختلف هنری چه از مکاتب هنری غرب و چه از مکاتب هنری شرق خود می‌تواند در سراسر جهان هنری، مخاطبان خود را داشته باشد.

وی در ارتباط با پیدایش نقاشیخط گفت: در زمره نقاشان ایران، عده‌ای برآمدند که با به‌کارگیری حروف در آثارشان، به آن رویکرد و نشانه شرقی بدهند و بعد‌ها این آثار را نقاشیخط نام نهاده‌اند. این در حالی است که سبب استفاده حروف در این آثار در ابتدای کار هدفی غیر از بنیان‌گذاری مکتبی بنام نقاشیخط بود. سال‌های ابتدای ظهور نقاشیخط، استفاده از خط، فقط یک عنصری مناسب بود. تا با ترکیب و تلفیق باهنر‌های بومی ایران به‌عنوان یک شناسه هویتی در آثار نقاشی به کار گرفته شود. یعنی می‌توان این‌چنین عنوان کرد، جهت نسبت دادن اثر هنری به خاورمیانه، شرق یا همان رویکردی با عنوان شرق شناسانه (Orientalism)، به‌کاربرده می‌شد؛ که جنبه‌ای دیگری را در برنداشته است؛ و برای برخی از هنرمندان دیگر نیز خط تنها یک عنصر بصری بود و به مفاهیم نهفته در پس کلمات چندان توجهی نداشته اند. استفاده از خط را به‌طور مشترک در آثار اکثر هنرمندان که خط را نقاشی می‌کردند، دیده و می‌توان مشاهده کرد.

نویسنده کتاب"از سرگشتگی نقاشیخط تا گویشی بنام خطا‌شیک" رعایت اصول و قواعد توسط هنرمندان را مورد تاکید قرار داد و افزود: هنرمندان خطاش با استفاده از عناصر و کیفیات بصری (فرم، نقطه، خط، حجم، رنگ، تاریکی، روشنایی، جهت، حرکت، ریتم، تعادل، بافت و غیره)، و با تکیه‌بر دانش و اندیشه‌ای که در پشتوانه این مکتب خطاشیک (نقاشیخط)، نهفته است و بهره‌گیری از زیبایی‌شناسی، خواص مواد و روان‌شناسی رنگ‌ها، می‌توانند آثاری را خلق کنند که بتواند انتقال حالات، احساسات و اندیشه‌های هنرمند را به مخاطبان بدون محدودیت زبان و گویش و نژاد در هرکجای جهان ممکن سازد.

رضایی علت نام گذاری مکتب خطاشیک را این چنین عنوان کرد: خطاشیک واژه‌ای برگرفته و ترکیبی از نام رشته‌های خطاطی، نقاشی، خوشنویسی طراحی وگرافیک، و همچنین برخاسته از آثار خلق‌شده او است، که در دهه گذشته در مجموعه‌های صدگانه مختلف بنام‌های قصه بهشت، کلام بهشت، آسمان بهشت، سوی بهشت و غوغای بهشت به وجود آمده، که متأثر از مکتب‌های مختلف هنری، خصوصاً اکسپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم انتزاعی، تاشیسم، خطاطی، خوشنویسی ایرانی، خوشنویسی ژاپن و خوشنویسی چین و با مفاهیم نظری بزرگانی، چون افلاطون، لئو تولستوی، زیگموند فروید، ژیل دلوز، ژاک دریدا، هانس گادامر و پل ریکور و با تکیه بر مبانی، تجربه و دانش حروف الفبا، مبانی، تجربه و دانش رسم‌الخط‌ها، مبانی، تجربه و دانش هنر‌های تجسمی، مبانی، تجربه و دانش هنر نقاشی، مبانی، تجربه و دانش هنر خطاطی، مبانی، تجربه و دانش هنر خوشنویسی، مبانی، تجربه و دانش طراحی و گرافیک، که به‌عنوان یک مکتب بنام "خطاشیک" نام گذاری کرده است.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *