آقا معلم، مدیر گورستان خودرو +عکس
معلم ادبیات سالهای نه چندان دور، صاحب گاراژی است که خودروهای اسقاطی در آنجا آرمیدهاند، او از بین این همه خودرو، پژو ۵۰۴ را بیشتر میپسندد و میگوید: در این ۴ سال فقط یک بار لنتش را عوض کرده است.
به گزارش گروه فضای مجازی ، بین ملارد تا شهریار جادهای است که دو شهر کوچک را به هم متصل میکند. جایی که شاید بیشتر در فیلمها دیده ایم و معمولا تعقیب و گریزها به چنین مکانهای ختم میشود. در همین راه اگر کمی آهستهتر برانید با خیابانی روبرو میشوید که کنار باغهای طولانی با دیوارهای گلی و سیمانی آن، زمینی است با ماشینهای فراوانی از مدلها و رنگ های مختلف. جایی که هر چه را از ماشین بخواهید آنجا میبینید. زمین بایری که شاید بی خاصیت هم باشد. اما برای صاحبش دنیایی دیگر است. اینجا «قبرستان ماشین» هاست. البته بیشتر شبیه به بیمارستان ماشین هاست که به نظر میرسد از رده خارج شده و با آنها کاری نمیشود کرد جز اینکه له شوند و از رده خارج. اما «امیر هوشنگ باقری» صاحب این زمین و ماشینهای فراوانش معتقد است هنوز جای امید است و میتوان آنها را با سر هم کردن دوباره جان تازهای داد و راهی خیابان کرد. کسانی که عاشق ماشینهای قدیمی هستند گذرشان زیاد به این جاده میافتد.
«ما به عنوان جمع آوری کننده خودروهای فرسوده، کهنه و مستهلک کار و به نوعی به صورت شخصی در این زمینه با دولت همکاری میکنیم. یعنی طبق مدل خودروهایی که دولت آنها را خارج از رده اعلام میکند و آنها را به شکلی که قابل تحویل دادن به ستاد و یا مراکز اسقاط بزرگتر باشد آماده میکنیم و تحویلشان میدهیم.» این جمله ها، بخشی از صحبتهای امیرهوشنگ باقری است. معلم ادبیات بازنشستهای که از کودکی علاقه زیادی به ماشین به ویژه ماشینهای عجیب و غریب، کهنه و از رده خارج شده داشته و حالا که دیگر چند سال میشود بازنشسته شده و جایی را برای محل کارش فراهم کرده و ماشینهای دوست داشتنی اش دورش هستند و با آنها کار میکند و مشتریهای خاص و مخصوص به خودش را دارد. به فضایی که پر از ماشینهای قدمی و درب و داغان است «قبرستان ماشین» میگویند. جایی که امیر آقا آنجا را زندگی میداند. ساعاتی را با او در میان ماشینهای از رده خارج، کهنه، عجیب و غریب و کلاسیک اش میگذرانیم.
«شغل معلمی برای من از ابتدا به عنوان یک شغل نبود. زمانی که من برای معلمی و تدریس استخدام شدم اصلا به عنوان یک شغل آن را دنبال نکردم، معلمی برای من یک خدمت بود به عنوان کاری که از دستم برمی آمد و معلمی را ادامه دادم. اما عشق من جای دیگری بود.»
اینها را امیر آقا میگوید. معلم بازنشسته ادبیاتی که از کلاس درس و پای تخته سیاه، مستقیم آمده گورستان ماشین ها: «از بچگی در خانوادهای بزرگ شده بودم که بیشتر با ماشین آلات و موتور سیکلت و... سروکار داشتیم عاشقش شدم و در کنار کار معلمی در حد توان مالی که داشتم، ماشین خرید و فروش میکردم. معمولا نمیتوانستم ماشین نو بخرم و ماشینهای کارکرده میخریدم و همیشه دست هایم به دلیل ور رفتن به ماشینهای قراضه سیاه بود تا اینکه دولت این طرح را شروع کرد. من هم به عنوان یک سرگرمی بعد از بازنشستگی برای مشغول بودن در دوران بی کاری این کار را شروع کردم و تا امروز آن را ادامه دادم. چندان هم به سود و بهره آن توجه ندارم همین که سرگرم هستم و از خانه بیرون میروم و با مردم سروکار دارم برایم کافی است و آرامش خاصی از این کار میگیرم و به همین دلیل با وجود تمام مشکلات این کار تا الان به آن ادامه داده ام. سود مالی این کار مقطعی است. زمانی که دولت سایت را باز میکند و ماشینها پذیرش میشوند ما هم خودرو فرسوده میخریم و بلافاصله تحویل دولت میدهیم و برایمان سودآوری دارد، ولی زمانی که سایت بسته است و قیمت مشخص نیست خرید و فروش ما ضعیفتر میشود.»
انجمن عاشقان قبرستان
جایی که امیر آقا در آن مشغول به کار است مشتریهای خاص خودش را دارد. چون اینجا پر است از ماشینهای جور واجور که هرکس آنها را نمیپسندد و ممکن است کسانی سر از این مکان دربیاورند که دیوانه وار این آهن پارهها را میپرستند! آقای باقری از مشتریهای خاص اش برایمان میگوید: «چیزی که بیشتر از همه من را به سمت این کار سوق میدهد، علاقه است. گهگاه در میان ماشینهای قدیمی یک سری ماشینهای خاص پیدا میشوند که خریدارهای خاص خودشان را دارند. افرادی که حاضرند برای بازسازی و اضافه کردن آن به کلکسیون خود هزینه کنند. معمولا دوستان ما و کسانی که من را در ماندن در این کار تشویق کردند همین افرادی هستند که علاقه خاصی به خودروهای کلاسیک دارند. من هم سعی میکنم همچنان برای پیدا کردن این خودروها تلاش کنم.»
خاطرات و خطرات آهن پارهها
امیر آقا میگوید این کار سختیهای خودش را دارد. چون فضا باز و کنار جاده است و از طرف دیگر نگهداری این سبک ماشینها در این شرایط هم ساده نیست و ادامه میدهد: «این کار سختیها و مسئولیتهای سنگین بسیار زیادی دارد. بعضی از این ماشینها برای مردم است و ماشین را برای نگهداری و فروختن در پارکینگ ما میآورند که هر اتفاقی برای آنها بیفتد مسئولیتش با من است. خوشبختانه خطر دزدی در کار ما به دلیل از کارافتاده بودن بیشتر این ماشینها کمتر است؛ اما خطر آتش سوزی وجود دارد و این اتفاق برای ما یک بار افتاده است. نگرانی دیگری که همیشه برای من وجود دارد مسئله خودروهای سرقتی است. خودروهای دزدیده شدهای که به هر دلیلی مدارک ماشین در آن بوده و شخصی به عنوان سارق آن را به پارکینگ ما میآورد. موقع تحویل یک خودرو من همیشه قبل از تحویل خودرو مدارک شخصی فروشنده و مدارک خودرو را انطباق میدهم و تا قبل از دیدن مدارک اجازه ورود خودرو به پارکینگ را نمیدهم، ولی همیشه وقتی خودم نیستم این نگرانی را دارم که کارگرها و کسانی که در پارکینگ با من هستند در زمانهایی که من نیستم ماشینی را تحویل بگیرند.
هر لحظه که از طرف پارکینگ با من تماس میگیرند استرس شدیدی به من وارد میشود که نکند اتفاقی افتاده است. از این لحاظ همیشه در استرس و ناراحتی هستم، ولی با توجه به این که به بچهها خیلی تذکر داده ام آنها هم میدانند که بدون اجازه من و بدون قبض ورود و خروج ماشینی را نباید پذیرش کنند یا حداقل در این زمانها از طریق تلفن با من تماس بگیرند و فروشنده با من صحبت کند و من سوالات خودم را بپرسم و از نظر خودم مطمئن شوم بعد به کارگرم اجازه بدهم که ماشینش را به پارکینگ ما بیاورد. از این جهتها معمولا سختی و استرس و ترس و مسئولیت وجود دارد، ولی در موارد دیگر مشکل خاصی نیست. خلافکارها در زمینه خودرو معمولا فضاهای محصور و با در و دیوارهای بلند را انتخاب میکنند تا برای انجام خلاف جای تقریبا مطمئنی باشد که خوشبختانه ما چاردیوار نیستیم و فضای پارکینگ ما از همه جا دید دارد و خودم هم به دلیل قانونمند بودن و تخصصی که در خرید ماشین و به طور کلی کارهای مربوط به ماشین دارم مشکلات این چنینی نداشتم و ندارم. من به اندازه یک کارشناس دارای مدرک، تجربه دارم و هنوز پیش نیامده که من ماشینی را کارشناسی کنم و کارشناس قانونی از آن ایراد بگیرد یا حرفی خلاف حرف من بزند. وقتی من شماره موتور شماره و پلاک ماشین و اصلی و تقلبی بودن اسناد و مدارک ماشین را بررسی میکنم تشخیصم در بیشتر مواقع درست است.»
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *